روحم آزرده مرا وسوسه بیهوده مکن
روحم آزرده مرا وسوسه بیهوده مکن
دگر این لحظه تنه پاک من آلوده مکن
یاریم کن که رود از یادم غم دیرینه ی این خاطره ها
شوقه پرواز سراپای مرا میکشد تا پس این پنجره ها
پیش رویم بگشا پنجره ای تا از آن پنجره پرواز کنم
روحم از قید تن آسوده شود هستی دیگری آغاز کنم
آسمون ابرهاتو بردار و برو
دیگه تنها من و بگذار و برو
آسمون اخمات و وا کن آبی شو
آسمون آفتابی شو آفتابی شو
برچسب : نویسنده : 3jashne-deltangiam4 بازدید : 5